شاید خیلی ها که برنامه های مستند ایرانگرد جواد قارایی را تماشا می کنند نام روستای ناو اسالم تالش را شنیده باشند.

 

از سه راهی خلخال تالش که به طرف خلخال حرکت می کنی پس از پشت سر گذاشتن حدود 15 کیلومتر به یک سه راهی می رسی که بسمت راست می پیچد و در اولش ایستگاه نگهبانی شرکت جنگل شفارود برای حفاظت از جنگل دایر شده است.

این جاده خاکی را حدود 20 کیلومتر بالا بروی در وسط جنگل و کنار رودخانه به روستایی بر خواهی خورد  که کاملا سنتی و بکر باقیمانده و هیچ اثری از معماری به اصطلاح مدرن امروزی نخواهی دید.

همه خانه ها با کاهگل و چوب و تخته و مصالح محلی ساخته شده اند.

گرچه اکثر ساکنین از این روستا کوچ کرده اند ولی هنوز بعضی از خانه ها چراغشان روشن و دود از لوله های بخاری های هیزمیشان به نشانه ادامه زندگی و حیات بالا می رود.

 

 ناو بالا که از تراکم کمتری برخوردار است با داشتن خانه های قدیمی تر و بزرگتر نشان از قدمت بالا دارد . مسجد بزرگ و سفید رنگ و گورستان وسیع در ناو بالا نشان از وجود تمدن بزرگ نه چندان دور در این روستا دارد.

 

در قبرستان بزرگ ناو بالا هنوز قبرهایی به چشم می خورد که روی آنها به سبک قدیمی تالشان با چوب و تخته مخصوص جنگلی(لت یا چلک) که از درخت بلوط تهیه می شد و سقف خانه ها را نیز با آن پوشش می دادند ، پوشانده شده است.

 

در ناو بالا به خانه ای برخوردیم که پیرزن خوش بیانی بتنهایی در آن زندگی می کرد. مادر پیر با بیانی شیرین حکایت از هیاهوی سالهای گذشته ناو را داشت . او می گفت همه از ناو کوچ کرده اند و در ناو بالا فقط خانواده ما باقی ماند ه اند.

وقتی پیر زن با حسرتی جانسوز از من پرسید اینها نوه هایت هستند خیلی دلم گرفت ،احساس کردم دل او برای نوه هایش خیلی تنگ شده است. بنده خدا با چه احساسی شیطنت نوه هایم در اطرافم را زیر نظر داشت.او گلایه دیگری هم از تنهایش کرد و گفت:سالهای قبل که کرونا نبود در این فصل گردشگرانی از بالا می آمدند و روستا را از تنهایی در می آوردند.

 

زیبایی تک خانه های سنتی ناو بالا بقدری چشم نواز بو که انسان توان دل کندن از این تابلوی زیبای گسترده در طبیعت بکر را نداشت.

 

 در حیاط پیرزن ناوی در گوشه ای از دیواره طویله ای بزرگ گاوآهن و خیش دست ساز چوبی آویزان شده بود که نظرم را جلب کرد. وقتی دقت کردم دریافتم که گاوآهن هنوز مورد استفاده بوده و اهالی ناو زمینهای شیب دار خود را برای اندک کشاورزی موجود با بستن دو گاو نر به این گاو آهنها شخم می زنند.

 

شغل اهالی ناو اندک کشاورزی ، دامداری ، زنبورداری ، پرورش ماهی قزل آلا و میزبانی از گردشگران طبیعت گردی است که بهار و تابستان از روستاهای خلخال تا ناو را پیاده روی می کنند. تابلوها و نوشته های جلوی درب بعضی از خانه های ناو پایین حکایت از پذیرش توریست و مسافران را داشت.

وجود درختان گردوی تنومند و بسیار قدیمی تصویری از هیاهوی نسلهای گذشته در زیر سایبان این درختان چتری و زیبا را تداعی می کرد اما افسوس که سکوت ویرانگر باغ گردو درد آور بود.

 ناو را باید دید…….

سفر به ناو از تالش با پاترولهای کمک دار و حداقل اقامت یک شبه در این روستای زیبا پیشنهاد ماست بعد از رهایی کامل از کرونا……