مریان منطقه ای با تمدن کهن و باستانی

 روستای مریان از توابع بخش مرکزی شهرستان تالش ، در 37 کیلومتری شمال غربی هشتپر قرار دارد . این روستای تاریخی از شمال به روستای ناوان ، از شرق به روستای سینا هونی ، از جنوب به اراضی جنگلی و از غرب به روستای آق اولر محدود می‏‌شود. ارتفاع این روستای کوهپایه‌‏ای از سطح دریا 1080 متر است و آب و هوای آن در زمستان‏ها سرد و در تابستان‏‌ها معتدل است. گورستان باستانی روستا ، نشانگر سکونت دیرینه اقوام تالشی در این روستاست و آثاری از حمام قدیمی منسوب به دوره صفوی و یا قاجاری مؤید قدمت کهن روستاست. مردم روستای مریان به زبان‏‌های آذری و تالشی سخن می‏‌گویند، مسلمان و پیرو مذهب شیعه جعفری هستند. اقتصاد روستای مریان بر پایه فعالیت‏‌های زراعی، باغداری، دامداری و صنایع دستی استوار است. مردم روستا به ویژه زنان ، با بافت و تولید صنایع دستی مانند گلیم، جاجیم، شال و جوراب در بهبود وضعیت اقتصادی خانوار نقش مهمی ایفا می‌‏کنند. جاذبه‏‌های گردشگری ، چشم‏ انداز رودخانه پرآب کرگانرود، ارتفاعات پیرامون روستا، جنگل‏‌های انبوه و سرسبز و هوای مه‌‏آلود، تصویری رویایی پیش روی گردشگران روستای مریان ترسیم می‏‌کند. 

مریان یعنی ” آبادی و شهر بزرگ “
دکتر محمد تقی رهنمایی که خود علقه و پیوندی خاص با مریان داشته و به قولی ریشه در این منطقه دارد در خصوص مریان و وجه تسمیه و چگونگی پیدایش آن می گوید : واژه مر در زبان تالش یعنی آبادی و سکونت گاه که بعنوان پیشوند و یا پسوند با اسم می آید . نمونه هایی از آبادی هایی که با پسوند و پیشوند مر در تالش وجود دارند ،عبارتند از اسبومر ، اوسنمر ، کلمر، سلمر و…….. اما واژه مریان از دو بخش “مر” و ” یان” تشکیل شده که جزم “ر” آن به معنای آبادی و “یان” حالت توصیفی صفت بمعنای بزرگ و کلان را دارد . بدین ترتیب مریان یعنی آبادی و شهر بزرگ .

تابستان 92 مریان

“تمدن مریان” نیازمند مطالعه وبازشناسی گسترده وعمیق است .
دکتر رهنمایی در خصوص تاریخچه و پیدایش مریان می گوید : پیدایش مریان داستان بسیار جالب و شیرینی دارد که من در مقالات و سخنرانی های متعدد به آن اشاره کرده ام . واقعیت این است که مریان یکی از قدیمی ترین سکونتگاه های تاریخ ایران است و قدمت آن به دوران پیش از تاریخ بر می گردد . بر اساس شواهد دیرین شناسی یا پالئولوژی ، می توان زمان تقریبی پیدایش مریان را به 8 تا 10 هزار سال پیش برآورد کرد . یعنی زمانی که توده های یخ انباشت شده در چاله بزرگ مریان ذوب شد . و شرایط زیستی مساعدی برای زندگی گیاهان ، حیوانات و انسانهای اولیه فراهم شده بود . متاسفانه کاوشهای باستان شناسی هنوز فرصت حفاری های لازم و کافی را که بر اساس روش های علمی آن می توان سن دقیق اشیا و یادمانهای زیست و معیشت را تعیین کرد پیدا نکرده است آن چه که تاکنون انجام گرفته تنها روزنه کوچکی است برای ورود به تمدن مریان بر روی واژه تمدن مریان من تاکید خاص دارم ، چرا که معتقدم اگر مطالعات لازم و نظام مند در این منطقه انجام گیرد ، بطور مسلم فصل جدیدی در تاریخ و باستان شناسی ایران بنام « تمدن مریان » گشوده خواهد شد.

پیدایش شهر باستانی مریان
دکتر رهنمایی در خصوص چگونگی ونحوه پیدایش شهر باستانی مریان می گوید : با ذوب شدن یخ و فراهم آمدن شرایط رویش و زیستی در منطقه مریان ، بتدریج انسانهای غار نشین که بصورت گروههای پراکنده در غارها زندگی می کردند، در این محل که منابع غذایی فراوان وجود داشت گردهم آمدند سازمان اجتماعی اولیه آنها دارای سلسله مراتب منظمی بوده و هر گروه یا خانواده ای که یک کلان ( واحد اجتماعی ) را تشکیل می دادند ، در محلی مشخص گرد هم جمع شده و باهم زندگی می کردند . پراکندگی این مساکن بستگی پیش از تاریخ دارای یک مدل خوشه ای است . بدین معنی که اعضای هر گروه در محلی نزدیک به هم و با ساخت و لحن ها ی خویش در کنار هم زندگی اشتراکی و خانوادگی داشتند . اما در مسایل کمکی مانند دفاع و یادواره عمومی منطقه از بزرگان و رهبران خود پیروی می کرده اند . وجود دز تپه یا دژ تپه در کنار رودخانه کرگانرود و در جنوب مریان که اراضی آن را محلی ها شخم زده اند بیانگر این واقعیت است که تامین امنیت و دیده بانی از کل مریان بر عهده سازمان دفاعی تعریف شده ای بوده که ساختار آن در میان همین جوامع اولیه طراحی شده بود . با این نظام زندگی و قرار گیری محله ها متعدد در کنار هم ، شهر و آبادی بزرگی بوجود می آید که نام مریان به خود می گیرد .
من با آگاهی از این سابقه تاریخی و مستندات موجود سالها پیش اقدام به تهیه تابلویی کردم با مضمون « به شهر باستانی و تاریخی مریان خوش آمدید » . اطلاق واژه” شهر” به مریان با صنعت باستانی و تاریخی آمده بود و این بدان معنا بوده که این آبادی در دوران پیش از تاریخ و باستان شهر بوده کما این که شهر سوخته ، سیلک و چغازنبیل نیزکه امروزه هویت شهری ندارند ، در دوره های گذشته شهر بودند . از این رو وقتی امروزه گفته می شود که” شهرباستانی مریان” این نه تحریف است و نه گزافه گویی . بلکه یک واقعیت تاریخی است . البته اگر گفته شده بود به شهر مریان خوش آمدید ، در آن صورت حق با آن بخشداری بود که با رنگ سیاه واژه شهر را پوشانده بود ، که مبادا به منزلت شهرهای موجود توهینی شده باشد . باری از این گله گذاری ها می گذرم که خود جای بحث دیگری دارد . بنابراین بکار بردن شهر باستانی و تاریخی مریان از هیچ نظر ایرادی ندارد و من معتقدم که کاملاً صحیح ، علمی و قانونی هم هست .

 دکتر محمد تقی رهنمائی در حال توضیح در مورد خانه های زیر زمینی (دولمن) مریان

تابستان 92

از دیرباز کوهستانها وجلگه های تالش از کانونهای زیست ومعیشت بوده اند .
دکتررهنمایی با اشاره به اینکه از دیر باز کانونهای زیست و معیشت در تالش هم در بخش جلگه ای و هم در بخش های کوهستانی و کوهپایه ای به موازات هم وجود داشته است می افزاید : نمی توان گفت که در گذشته های دور تنها نواحی کوهستانی مسکونی بوده اند . بلکه وجود قلعه لیسار و یا آتشکده اسپیه مزگت در دیناچال و بسیاری از آبادی های دیگر حکایت از آن دارند که در کنار آبادی های بزرگ وفعال مانند مریان ، ارده ، رینه ، تول ، مسه چول ، اسبه سرا و وسکه و بسیاری دیگر در دو قسمت کوهستانی ، شهرها و آبادی های بزرگی هم در جلگه وجود داشته اند ، که نمونه های لیسار و اسپیه مزگت نشانه های بارز آن هستند . تالشان بدلیل گرمای طاقت فرسای تابستان و شیوع انواع بیماری ها ی واگیر و بویژه وجود بیماری مالاریا که پشه ناقل آن در تالابها و باتلاقها تولید مثل می کرد ، بخشی از سال را به نواحی کوهستانی می رفتند و در کنار ساکنین دایمی آنها زندگی می کردند . این همزیستی مکمل هم بوده و کشاورزان جلگه نشین و دامداران کوه نشین نیازهای یکدیگر را متقابلا تامین می کردند.
حتی تا همین اواخر ، یعنی تا دوره قاجار هم حکومت تالش به پیروی از این جابجایی مردم میان جلگه و کوهستان جابجا می شد . روی همین اصل مرحوم نصرت اله خان سردار امجد ، برای اداره امور حکومت تالش اقدام به ساخت ساختمانهای حکومتی در هشتپر و در آق اولر کرد که بتواند هم سو با مردم در ییلاق و قشلاق در کنار آنها باشد . وگرنه اگر غیر ازاین می بود ، به راحتی می توانست از مقر حکومت خود در هشتپر ، مریان را هم اداره کند . این خود نشان می دهد که اهمیت و منزلت مریان و ساکنین آن از نظر سیاسی، اجتماعی و اقتصادی در حدی بود که می توانست حکومت را هم بدنبال خود بکشاند .

این روال تا مدتها ، حتی پس از انقلاب مشروطیت و انقراض قاجار ها هم در منطقه ادامه داشت . من به سن و سال خودم شاهد بودم که در فصل تابستان که مردم برای استراحت به ییلاق می رفتند و آبادی ها ی اطراف مریان ، شکردشت ، سوباتان ، ریک ، تول مملو از جمعیت می شد . در مریان پاسگاه ژاندارمری و دفتر اداره ثبت احوال که سجل و احوال خوانده می شد ، دایر می گشت . مرحوم سروان شیبانی که فرمانده ژاندارمری تالش بود و مرحوم سید محمد نیکرو که مسئولیت اداره ثبت احوال را داشت همراه با مردم به مریان می آمدند و دفاتر و تشکیلات خود را در آنجا اداره می کردند.

کاخ ییلاقی ضرغام السلطنه (سردار امجد) از سه قسمت تشکیل می‌شد که عبارتند از :

1- قراول خانه که محل استقرار نظامیان بود.

2 -خان نشین که محل استقرار خان و خاندان و نزدیکانش بود.

3 – اصطبل کاخ مزبور در دوران اوج نهضت مشروطیت به دست مشروطه طلبان به آتش کشیده شد و بازسازی آن توسط سازمان جهانگردی و میراث فرهنگی استان گیلان از مدتی پیش آغاز شده است.

 حمام قدیمی مریان پس از باز سازی

حمام مریان مربوط به دوره قاجار است و در روستای مریان واقع شده و این اثر در تاریخ ۱۱ شهریور ۱۳۸۲ با شمارهٔ ثبت ۹۹۱۹ به‌ عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.

این حمام به دستور نصرالله خان (سردار امجد)، توسط معماری از کشور آلمان بر روی زمین شیب دار و در فضایی به مساحت 131 مترمربع ساخته شده است.

دلایل قرابت تاریخی مریان و سوباتان

با بیان این همه مطالب و اسرار بسیار فراوانی که بنا بر فرمایشات دکتر رهنمائی که به دلیل عدم انجام مطالعات کامل و علمی در دل خاکهای وطن ما خوابیده است ، باید باور کرد که سوباتان و بعضی روستاهای اطراف آن نیز سرگذشتی جز مریان نداشته اند . مشترکات بسیاری وجود دارد که قدمت تاریخی و وجود تمدن کهن در این دو منطقه را بهم پیوند می دهد که متاسفانه به دلیل عدم انجام کاوشهای علمی صحیح در هاله ای از ابهامات باقی مانده که میدان را برای گمانه زنیها و داوریهای گاهاً نا صحیح باز می گذارد . علی ایحال در این بخش به بعضی از مواردی که دلیل این ادعا می باشد اشاره می کنم :

1- قرابت جغرافیایی :فاصله این دو منطقه بسیار بهم نزدیک بوده و از جهت پیوستگی جنگل و مرتع نیز تا حدود زیادی مشابه هم هستند و هر دو شرایط زندگی ییلاقی و تابستان نشینی را به دلایل مختلفی که دکتر رهنمائی در معرفی مریان بیان داشتند را دارا هستند . شکل گیری زندگی در سوباتان نمی تواند جدای از همسایگان جنوبی اش باشد و آنان با توجه به شرایط مشابه ، تمدن مشابه داشته اند .

2- تشابه اسامی روستاهای منطقه :همانگونه که دکتر رهنمائی بیان فرمودند : مَر در زبان تالشی به معنای آبادی و اقامتگاه است که دو روستای « کَلَمر»در جنوب شرقی سوباتان و «سَلَمر» و «کینز، کَلَمَر» در شمال غربی سوباتان اثبات کننده قدمت همسان و مشترک این دو روستا با مریان است . 

3 – وجود گورستانهای بسیار قدیمی : معمولاً یکی از دلایل اثبات قدمت آبادیها از طریق مطالعه در مکشوفات گورها و گورستانها انجام می شود . همانگونه که گورستانهای مریان مدرک مستندی از قدمت وجود جوامع بشری بحساب می آید ، وجود گورستانهای بسیاری در اطراف سوباتان همچون گورستان زری – گورهای کلان سنگی قوری دره و غیره نیز نشانگر وجود تمدن کهن در این منطقه است . بدون کمترین تحقیق علمی این گورستانها حداقل سابقه جوامع بشری در سوباتان را به تاریخ قبل از اسلام گره می زند .

4 – مکشوفات (اشیاء – ادوات و ظروف و …) : اگر چه تا کنون هیچگونه حرکتی از سوی مسئولین منطقه برای انجام تحقیقات علمی و کاوش تخصصی برای تعیین وضعیت تاریخی منطقه صورت نگرفته ، اما وجود ابزار و لوازم یافت شده توسط غارتگران تاریخ و تمدن کهن ما ، خود نشانگر دیرینه تاریخی این مرز و بوم است . کوزه برنزی سوباتان که تنها عکسی از آن برایمان باقی مانده است ، خود دلیل این ادعا می باشد .

 

علی عبدلی در کتاب تاریخ کادوس ها ، کوزه برنزی سوباتان را متعلق به دوره هخامنشیان می داند و می نویسد : این کوزه 680 گرم وزن ، 21/5 سانتی مترارتفاع ، 16/3 سانتی متر قطر بدنه و 7/3سانتیمتر قطر دهانه داشته و ظرافت خاص نقش های قلمکاری آن هنر فلزکاری نیکان ما در 2500 سال پیش را نشان می دهد . در نقش های برجسته این کوزه برنزی اشخاصی با لباس بزرگان مادی و شاهی روی تخت نشسته و عصای عمود بر زمین در دست دارد و بر بالای آتشگاه ، نقش خورشید بالدار به چشم می خورد . در طرف های دیگر آن تصاویری از شیر و تیر و تیردان و کمان و مشعل و جام و….. دیده می شود .

تمدن سوباتان ، جدای از تمدن تالش نیست . سوباتان با مریان ، تول ، کورامار و تندوین و … فاصله ای ندارد . کاوش هاای این مناطق ، بخصوص منطقه تول و کشف اولین کتیبه میخی اورارتوری (دستبند مفرغی مکشوفه) و مجموعه ای از آثار و توده عظیمی از ابزار و ادوات و سفالینه های پر نقش و نگار ، حکایت از آن دارد که ییلاق تول در آغازین سده های هزاره قبل از میلاد ، امارت نشینی بوده که در سیاست منطقه ای نقش حساس داشته و اوج شکوفایی تمدن خود را پشت سر نهاده است .

منبع : کتاب نگاهی به لیسار و سوباتان ، شاپور رضاقلی پور ، صص209 -218

 

5- وجود گورهای کلان سنگی و یا به عبارت دیگر خانه های زیر زمینی «دولمن» : در ملاقاتی که در تابستان 92 در مریان با دکتر رهنمائی داشتم ، در حین توضیح و معرفی گور مریان فرمودند : بر خلاف باور مردم این بناها گور نیستند بلکه خانه های زیر زمینی هستند که با ابعاد مختلف در نقاط مختلف ایران و جهان شناخته شده اند . نمونه این اثر تاریخی موجود در مریان در روستای های قوری دره و نومندان یوردی سوباتان به چشم می خورد که این هم یکی از موارد قرابت تاریخی مریان و سوباتان است . 

ساختمان یک دولمن در قوری دره سوباتان

 

دولمن

شهر دولمن در ایالت نوردراین-وستفالن در کشور آلمان واقع شده‌است.
دولمن یا ساختمان تخته سنگی، از چند سنگ بزرگ عمودی با یک تخته سنگ به جای سقف تشکیل شده است. دولمنها احتمالاً بقایای گورهایی دالانی (یعنی نوع غالب گور درشت سنگ) هستند که کپه خاک رویشان را آب باران شسته و برده است. اکنون هزاران گور از این دست در فرانسه و انگلستان وجود دارد، دالانی دارد که تخته سنگهای بزرگ منتهی به محفظه ای مدور و غالباً دارای طاقی پیش آمده در حکم دیوارهایش هستند و در آن هریک از چند حلقه سنگی از پشت ردیف زیرین به درون کشیده می شود تا آنکه حلقه ها از بالا مسدود می شوند. این گورها را غالباً در شیب تپه ها می ساختند یا با چند کپه خاک می پوشاندند.

منبع : سایت دانشنامه ویکی پدیا

ساختمان یک دولمن در آلمان
               

 

نتیجه اینکه اگر گورهای کلان سنگی ، گورستانهای قدیمی و دیگر آثار موجود سوباتان در زری ، گنجخانه ، داش باشی ، قوری دره و حتی مناطق ساری بولاغ و چم چمی همانند منطقه عمومی آق اولر و مریان مورد مطالعه قرار گیرد ، حقیقت مانده در پشت پرده روشن خواهد شد .