کمتر کسی را می شود پیدا کرد که به سوباتان آمده باشد و معروف عموی سوباتان را نشناخته و با او یک عکس یادگاری نگرفته باشد.

معروف عمو آخرین بازمانده هنرمندان محلی و سنتی سوباتان بود.

او با دایر کردن یک مغازه خیاطی کوچک ولی بسیار با صفا و با دوخت شال و کلاه تالشی که از پشم بره درست می شود یک موزه مردم شناسی واقعی راه انداخته بود که هر رهگذری را بسوی خود جذب می کرد.

بالاتر از جذبه چرخ خیاطی پدالی و اتود ذغالی او رفتار و منش مهمانوازیش بود که معروف عمو را شهره عام و خاص کرده بود.

با حوصله زیاد با میهمانان حرف می زد مساِیل اجتماعی و تاریخی سوباتان را با شیرینی و حلاوت خاص برایشان توضیح می داد و گاها مسافران نیز از دست دوزهای او خرید می کردند.

رفتار بزرگوارنه ایشان باعث شد محبوب دلها شود و با نوشتن نامش در گوگل دهها عکسش جلوی چشم ما باشد.

همه از سفر ابدیش دلگیر و اندوهناک شدند.

بنوعی می شود گفت جامعه فعالان صنعت گردشگری داغدار گشت.

روحش شاد و یادش گرامی باد.

امیدوارم مغازه زیبایش برچیده نشود و پسر بزرگوارش آقا عارف که او هم خیاط است راه پدر را پررونق تر از قبل در سوباتان ادامه دهد.